فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 404
مي فکن بر صف رندان نظري بهتر از اين ، بر در ميکده مي کن گذري بهتر از اين در حق من لبت اين لطف که مي فرمايد ، سخت خوب است وليکن قدري بهتر از اين آن که فکرش گره از کار جهان بگشايد ، گو در اين کار بفرما نظري بهتر از اين ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق ، برو اي خواجه عاقل هنري بهتر از اين دل بدان رود گرامي چه کنم گر ندهم ، مادر دهر ندارد پسري بهتر از اين من چو گويم که قدح نوش و لب ساقي بوس ، بشنو از من که نگويد دگري بهتر از اين
کلک حافظ شکرين ميوه نباتيست به چين
،
که در اين باغ نبيني ثمري بهتر از اين
تعبیر:
اگر تلاش بیشتری داشته باشی حتماً به آرزوی خود می رسی. با دوستان با تجربه مشورت کن تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. در امر زندگی با دقت نظر بیشتری بپرداز و همه ی جوانب را بسنج.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 185
نقدها را بود آيا که عياري گيرند ، تا همه صومعه داران پي کاري گيرند مصلحت ديد من آن است که ياران همه کار ، بگذارند و خم طره ياري گيرند خوش گرفتند حريفان سر زلف ساقي ، گر فلکشان بگذارد که قراري گيرند قوت بازوي پرهيز به خوبان مفروش ، که در اين خيل حصاري به سواري گيرند يا رب اين بچه ترکان چه دليرند به خون ، که به تير مژه هر لحظه شکاري گيرند رقص بر شعر تر و ناله ني خوش باشد ، خاصه رقصي که در آن دست نگاري گيرند
حافظ ابناي زمان را غم مسکينان نيست
،
زين ميان گر بتوان به که کناري گيرند
تعبیر:
غرور و تعصب را رها کن و آینده نگر باش. اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست. در روزگار توانمندی به یاد تنگدستان باش تا خداوند همیشه به تو یاری رساند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 101
شراب و عيش نهان چيست کار بي بنياد ، زديم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر ياد مکن ، که فکر هيچ مهندس چنين گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ ، از اين فسانه هزاران هزار دارد ياد قدح به شرط ادب گير زان که ترکيبش ، ز کاسه سر جمشيد و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کي کجا رفتند ، که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد ز حسرت لب شيرين هنوز مي بينم ، که لاله مي دمد از خون ديده فرهاد مگر که لاله بدانست بي وفايي دهر ، که تا بزاد و بشد جام مي ز کف ننهاد بيا بيا که زماني ز مي خراب شويم ، مگر رسيم به گنجي در اين خراب آباد نمي دهند اجازت مرا به سير و سفر ، نسيم باد مصلا و آب رکن آباد
قدح مگير چو حافظ مگر به ناله چنگ
،
که بسته اند بر ابريشم طرب دل شاد
تعبیر:
غم و حسرت را فراموش کن. زندگی ارزش غصه و اندوه را ندارد. مال و ثروت دنیا چون باد می آید و از بین می رود. به آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی نکن. چیزی را که می دانی هرگز به دست نمی آوری فراموش کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 304
داراي جهان نصرت دين خسرو کامل ، يحيي بن مظفر ملک عالم عادل اي درگه اسلام پناه تو گشاده ، بر روي زمين روزنه جان و در دل تعظيم تو بر جان و خرد واجب و لازم ، انعام تو بر کون و مکان فايض و شامل روز ازل از کلک تو يک قطره سياهي ، بر روي مه افتاد که شد حل مسائل خورشيد چو آن خال سيه ديد به دل گفت ، اي کاج که من بودمي آن هندوي مقبل شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است ، دست طرب از دامن اين زمزمه مگسل مي نوش و جهان بخش که از زلف کمندت ، شد گردن بدخواه گرفتار سلاسل دور فلکي يک سره بر منهج عدل است ، خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
،
از بهر معيشت مکن انديشه باطل
تعبیر:
ناراحت رقیبان و حسودان نباش همگی را شکست خواهی داد اما به شرط اینکه در کسب روزی راه حلال را پیش بگیری و از عقل و درایت خود نهایت استفاده را بکنی. نتیجه ی کارهای خوبی را که انجام داده ای خیلی زود می بینی و مشکل تو هم حل می شود.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 44
کنون که بر کف گل جام باده صاف است ، به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير ، چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است فقيه مدرسه دي مست بود و فتوي داد ، که مي حرام ولي به ز مال اوقاف است به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش ، که هر چه ساقي ما کرد عين الطاف است ببر ز خلق و چو عنقا قياس کار بگير ، که صيت گوشه نشينان ز قاف تا قاف است حديث مدعيان و خيال همکاران ، همان حکايت زردوز و بورياباف است
خموش حافظ و اين نکته هاي چون زر سرخ
،
نگاه دار که قلاب شهر صراف است
تعبیر:
از افراد متملق و چاپلوس دوری کن که به تو حسادت می ورزند. از ریا و تظاهر دوری کن و به خدا روی بیاور زیرا امنیت و آسایش در دوری از ریاکاران است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 489
اي در رخ تو پيدا انوار پادشاهي ، در فکرت تو پنهان صد حکمت الهي کلک تو بارک الله بر ملک و دين گشاده ، صد چشمه آب حيوان از قطره سياهي بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم ، ملک آن توست و خاتم فرماي هر چه خواهي در حکمت سليمان هر کس که شک نمايد ، بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهي باز ار چه گاه گاهي بر سر نهد کلاهي ، مرغان قاف دانند آيين پادشاهي تيغي که آسمانش از فيض خود دهد آب ، تنها جهان بگيرد بي منت سپاهي کلک تو خوش نويسد در شان يار و اغيار ، تعويذ جان فزايي افسون عمر کاهي اي عنصر تو مخلوق از کيمياي عزت ، و اي دولت تو ايمن از وصمت تباهي ساقي بيار آبي از چشمه خرابات ، تا خرقه ها بشوييم از عجب خانقاهي عمريست پادشاها کز مي تهيست جامم ، اينک ز بنده دعوي و از محتسب گواهي گر پرتوي ز تيغت بر کان و معدن افتد ، ياقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهي دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشينان ، گر حال بنده پرسي از باد صبحگاهي جايي که برق عصيان بر آدم صفي زد ، ما را چگونه زيبد دعوي بي گناهي
حافظ چو پادشاهت گه گاه مي برد نام
،
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهي
تعبیر:
بخت و اقبال و سعادت همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. در هنگام توانایی و سعادت به نیازمندان خدمت کن تا به این وسیله از نعمت های خداوند سپاسگزار باشی. غرور و خودپسندی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 123
مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد ، نقش هر نغمه که زد راه به جايي دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالي ، که خوش آهنگ و فرح بخش هوايي دارد پير دردي کش ما گر چه ندارد زر و زور ، خوش عطابخش و خطاپوش خدايي دارد محترم دار دلم کاين مگس قندپرست ، تا هواخواه تو شد فر همايي دارد از عدالت نبود دور گرش پرسد حال ، پادشاهي که به همسايه گدايي دارد اشک خونين بنمودم به طبيبان گفتند ، درد عشق است و جگرسوز دوايي دارد ستم از غمزه مياموز که در مذهب عشق ، هر عمل اجري و هر کرده جزايي دارد نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست ، شادي روي کسي خور که صفايي دارد
خسروا حافظ درگاه نشين فاتحه خواند
،
و از زبان تو تمناي دعايي دارد
تعبیر:
در زندگی، عشق و محبت را فراموش نکن مخصوصاً در زندگی خصوصی خود. ازدواج موفقیت آمیزی در پیش داری. با کسی که دوست داری زندگی سرشار از عشق و محبت خواهی داشت.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 443
چو سرو اگر بخرامي دمي به گلزاري ، خورد ز غيرت روي تو هر گلي خاري ز کفر زلف تو هر حلقه اي و آشوبي ، ز سحر چشم تو هر گوشه اي و بيماري مرو چو بخت من اي چشم مست يار به خواب ، که در پي است ز هر سويت آه بيداري نثار خاک رهت نقد جان من هر چند ، که نيست نقد روان را بر تو مقداري دلا هميشه مزن لاف زلف دلبندان ، چو تيره راي شوي کي گشايدت کاري سرم برفت و زماني به سر نرفت اين کار ، دلم گرفت و نبودت غم گرفتاري
چو نقطه گفتمش اندر ميان دايره آي
،
به خنده گفت که اي حافظ اين چه پرگاري
تعبیر:
تردید و دو دلی را رها کن. گمان نکن که تنها هستی و به دوستان و یاران خود اعتماد کن. بیهوده آنان را از خود نرنجان. به نصیحت خیرخواهان توجه کن. به کسانی که به تو احتیاج دارند، بی توجهی نکن. در راه رسیدن به مقصود به بخت و شانس و تقدیر تکیه نکن، بلکه به توانایی های ذاتی خود اتکا داشته باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 328
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم ، لطف ها مي کني اي خاک درت تاج سرم دلبرا بنده نوازيت که آموخت بگو ، که من اين ظن به رقيبان تو هرگز نبرم همتم بدرقه راه کن اي طاير قدس ، که دراز است ره مقصد و من نوسفرم اي نسيم سحري بندگي من برسان ، که فراموش مکن وقت دعاي سحرم خرم آن روز کز اين مرحله بربندم بار ، و از سر کوي تو پرسند رفيقان خبرم حافظا شايد اگر در طلب گوهر وصل ، ديده دريا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پايه نظم بلند است و جهان گير بگو
،
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
تعبیر:
راه رسیدن به هدف دور و دراز است و اراده ای محکم می خواهد. دست از سعی و تلاش بر ندار و نا امیدی را به خود راه نده. دعا به درگاه خدا را فراموش نکن تا آرامش روانی داشته باشی. به کمک دوستان خود امیدوار باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 454
ز کوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي ، از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي چو گل گر خرده اي داري خدا را صرف عشرت کن ، که قارون را غلط ها داد سوداي زراندوزي ز جام گل دگر بلبل چنان مست مي لعل است ، که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزي به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشاني ، به گلزار آي کز بلبل غزل گفتن بياموزي چو امکان خلود اي دل در اين فيروزه ايوان نيست ، مجال عيش فرصت دان به فيروزي و بهروزي طريق کام بخشي چيست ترک کام خود کردن ، کلاه سروري آن است کز اين ترک بردوزي سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آي ، که بيش از پنج روزي نيست حکم مير نوروزي ندانم نوحه قمري به طرف جويباران چيست ، مگر او نيز همچون من غمي دارد شبانروزي مي اي دارم چو جان صافي و صوفي مي کند عيبش ، خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزي جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اي شمع ، که حکم آسمان اين است اگر سازي و گر سوزي به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم ، بيا ساقي که جاهل را هنيتر مي رسد روزي مي اندر مجلس آصف به نوروز جلالي نوش ، که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزي نه حافظ مي کند تنها دعاي خواجه تورانشاه ، ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
،
جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزي
تعبیر:
فکر دنیا و ظواهر و زیبایی آن را رها کن و خوش باش. غم و اندوه را دور بینداز و به آنچه داری قناعت کن. قناعت بزرگترین ثروت انسان است. اگر فعلاً دچار شکست و ناکامی شده ای ناراحت و ناامید نباش. روزگار فراز و نشیب بسیار دارد. پایان شب نا امیدی، صبح پیروزی است. فرصت ها را غنیمت بدان و از آن به نفع خود استفاده کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 143
سال ها دل طلب جام جم از ما مي کرد ، وان چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد گوهري کز صدف کون و مکان بيرون است ، طلب از گمشدگان لب دريا مي کرد مشکل خويش بر پير مغان بردم دوش ، کو به تاييد نظر حل معما مي کرد ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست ، و اندر آن آينه صد گونه تماشا مي کرد گفتم اين جام جهان بين به تو کي داد حکيم ، گفت آن روز که اين گنبد مينا مي کرد بي دلي در همه احوال خدا با او بود ، او نمي ديدش و از دور خدا را مي کرد اين همه شعبده خويش که مي کرد اين جا ، سامري پيش عصا و يد بيضا مي کرد گفت آن يار کز او گشت سر دار بلند ، جرمش اين بود که اسرار هويدا مي کرد فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ، ديگران هم بکنند آن چه مسيحا مي کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
،
گفت حافظ گله اي از دل شيدا مي کرد
تعبیر:
همه چیز به سعی و اراده خودت بستگی دارد. همت و تلاش را با توکل به خداوند همراه کن تا به مقصود برسی. هدف دور نیست اما رسیدن به آن به میزان اراده و تلاش خودت بستگی دارد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 3 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 391
خوشتر از فکر مي و جام چه خواهد بودن ، تا ببينم که سرانجام چه خواهد بودن غم دل چند توان خورد که ايام نماند ، گو نه دل باش و نه ايام چه خواهد بودن مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او ، رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن باده خور غم مخور و پند مقلد منيوش ، اعتبار سخن عام چه خواهد بودن دست رنج تو همان به که شود صرف به کام ، داني آخر که به ناکام چه خواهد بودن پير ميخانه همي خواند معمايي دوش ، از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
،
تا جزاي من بدنام چه خواهد بودن
تعبیر:
به خوشی ها و شادی های زندگی فکر کن. صبر و حوصله داشته باش. به آنچه داری قانع باش و خوش باش. به حرف های بیهوده ی مردم گوش فرا نده و زندگی خود را ملعبه ی آرزوهای دست نیافتنی نکن.